زندانی سیاسی محمد صابر ملک رئیسی که از سال ۸۸ و بخاطر عدم دستری وزارت اطلاعات به برادرش در بند میباشد، اخیرا در نامه ای سرگشاده عید فطر را به پدر و مادرش تبریک گفته و ضمن آن بر استمرار ایستادگی و مقاومت تاکید کرده است.
به گزارس رسیده به کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام، صابر ملک رئیسی در پاسخ اقدام اخیر وزارت اطلاعات مبنی بر تهدید و گذاشتن فشار بر روی پدر و مادر سالخورده و بیمار این زندانی سیاسی که اگر برادرش تسلیم نشود بازداشت صابر ادامه پیدا خواهد کرد، در نامه خود از جمله مینویسد:
«ثابت کنید این روش گروگانگیری برادری برای بازگشت برادر دیگرش اشتباه و مردود بوده و جواب نخواهد داد. سنت شکنی کنید و این سنت زشت و ظالمانه را در هم شکنید تا از این پس پدر، مادر و برادری از ملتمان سرنوشتی چون من و شما برایش رقم نخورد.
این اقدام اخیر برخی اصلا بابت ناراحتیتان نشود. چون نشان از اوج استیصال و ناامیدیشان از جواب رد شنیدنشان از طرف من بود که در چند نوبت مطرح کرده بودند و در اولین و همچنین آخرین نوبت در دهم ماه رمضان مطرح کرده بودند و در بیست و هفتم ماه رمضان چنین عمل کرده و شما پدر و مادر پیرم این گونه تهدید به در زندان ماندن من، کردهاند. باز هم مثل قبل گروکشی کرده و آن شرط عاری از عدالت را پیش کشیدند که آزادی من در قبال بازگشت برادرم است.»
متن کامل نامه صابر ملک رئیسی را برای اطلاع خوانندگان بطور کامل در زیر می آوریم:
“با عرض سلام و ادب خدمت پدر و مادر بزرگوار و عزیزم
پدر جان و مادر جانم!
از دست دادن نعمت در کنار بودنتان برایم بسیار سنگین است و از این بابت که در این زمینه انجام وظیفهای نمیتوانم بکنم معذرت میخواهم و طلب بخشش دارم. ابا جانم و بی بی گل جانم! شما خورشید و ماه من بر روی زمین هستید و صمیمانه دوستتان دارم و عاشقتان هستم! ناراحتی شما برای من زجرآورترین عذاب ممکن است. از اینکه باعث شدهام سالها در ناراحتی و انتظار بسر ببرید واقعا متاسف هستم. اما همانطور که خودتان میدانید من کاملا بیتقصیرم و ناخواسته و به صورت اجباری این وضعیت را برایتان به وجود آوردهام.
پدر جانم و مادر جانم! امسال یازدهمین سال دوری از شماست و دوازدهمین عید فطری است که در کنارتان نیستم تا رسم ادب به جا آورده و عید را تبریک گفته و دستهای مهربانتان را ببوسم و بابت کوتاهیهایم در انجام وظایف فرزندیام طلب حلالیت کنم. به رسم این سالهای اسارتم از برادرم میخواهم از طرف من به شما در روز عزیز عید فطر عرض ادب کرده و دستهایتان را ببوسد و خود نیز در همین جا و در این نامه عید را تبریک گفته و طلب بخشش از تمام حقهایی که بر گردنم دارید و کوتاهیهایی که در این باره انجام دادهام و مهمتر از همه باعث ناراحتیتان هستم، دارم.
از شما میخواهم که از صمیم قلب حلالم کنید و همچنان مثل قبل دعای خیرتان را بدرقه راهم کنید تا در این روزهای اسارتم لغزشی نکنم و جا نزنم، انشاالله! ابا جانم و بی بی گل جانم! از این روزهای سخت و جانفرسا اندوهگین نباشید. وعده پروردگارمان حق است که میگوید؛ از داد و ستدی که با من کردهاید در عوض جان و مالتان بهشت برای شماست! و نیز میگوید این است رستگاری بزرگ! حال با استقامت در این راه و صبر و تحمل پیشه کردن وارد همان تجارتی با پروردگارمان شدهایم که خودش در قران از آن سخن میگوید! پس برای تجارت با پروردگارمان و رستگاری بزرگ خوشحال شوید و استقامت کنید و صبر را پیشه راه خود سازید تا وعده حق پروردگارمان محقق شود و نیز ثابت کنید این روش گروگانگیری برادری برای بازگشت برادر دیگرش اشتباه و مردود بوده و جواب نخواهد داد. سنت شکنی کنید و این سنت زشت و ظالمانه را در هم شکنید تا از این پس پدر، مادر و برادری از ملتمان سرنوشتی چون من و شما برایش رقم نخورد.
در ضمن این اقدام اخیر برخی اصلا بابت ناراحتیتان نشود. چون نشان از اوج استیصال و ناامیدیشان از جواب رد شنیدنشان از طرف من بود که در چند نوبت مطرح کرده بودند و در اولین و همچنین آخرین نوبت در دهم ماه رمضان مطرح کرده بودند و در بیست و هفتم ماه رمضان چنین عمل کرده و شما پدر و مادر پیرم این گونه تهدید به در زندان ماندن من، کردهاند. باز هم مثل قبل گروکشی کرده و آن شرط عاری از عدالت را پیش کشیدند که آزادی من در قبال بازگشت برادرم است.
با اینکه باعث آزردگی خاطرتان شده اما باید خوشحالتان کند! که جواب رد شنیدنشان از طرف من و محکم و استوار ایستادنم بر آرمانم که آرمان حسین ابن علی است اینطور خشمگینشان کرده است که این گونه نسنجیده عمل کرده و مرا به در زندان ماندن تهدید کردهاند. باید بدانند که این طور آزردن یک پدر و مادر بیمار رسم اسلام و حق جوانمردی نیست که از آن دم میزنند بلکه این اوج نامردی است.
در ضمن باید بدانند که از این تاریخ به بعد، از این بار صدم و هزارم به بعد! در صورت تکرار چنین اقداماتی نه به صورت کنایه و اشاره بلکه به صورت شفاف و واضح و صریح برای همگان اقداماتشان را از گذشته تاکنون به صورت مفصل توضیح خواهم داد و اقدامات لازم را نیز انجام خواهم داد حتی اگر به قیمت جانم تمام شود. و در آخر ابا جانم و بی بی گل جانم! شما را به خدای منان میسپارم و به امید پروردگارمان روزهای خوشی خواهند رسید و باز ما در کنار هم زندگی خواهیم کرد!
دوستدارتان و دعاگویتان
محمد صابر ملک رئیسی/ خردادماه ۱۳۹۹/ زندان اردبیل”.
درباره صابر ملک رئیسی:
محمدصابر ملک رئیسی، متولد سال ۱۳۷۰، اهل شهرستان چابهار است که روز دوم مهرماه سال ۱۳۸۸ هنگامی که ۱۷ سال بیشتر نداشت، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. علت بازداشت او عدم دسترسی مأموران اطلاعات به برادر بزرگترش بود.
بر اساس گواهی و شهادت خودش در فایل صوتی که به بیرون از زندان فرستاد، در اداره اطلاعات زاهدان مورد شکنجه قرار گرفته و به ۱۷ سال تبعید و زندان محکوم شد.
وی هم اکنون و بعد از گذشت ۱۱ سال، در زندان اردبیل در تبعید بسر میبرد.
به کانال نه به زندان نه به اعدام در تلگرام بپیوندید
https://t.me/NoToPrisonNoToExecution