تسخیر مرگ ، پیروزی آرمان به یاد ، غلامرضا خسروی سواد جانی
«نگاه من به مرگ، نگاه منفی نیست، چرا که آنرا پایان راه نمی بینم و آن را به عنوان یک واقعیت به معنای واقعی کلمه شناخته ام و حتی بارها و بارها در زندگی شخصی، سیاسی و شغلی ام تا چند قدمی آن رفته ام، چشم انداز مرگ با هدف باعث می شود که قدر زندگی را بهتر شناخته و با عشق زندگی کنم عشق به همه پدیده ها و انسانها و جامعه»
غلامرضا خسروی، را دژخیمان ولایت در ۱۱ خرداد۹۳ به طناب دار سپردند،
اووقتی سربدار شد، بیست و سومین روز اعتصاب غذا ی خود را سپری میکرد.
غلامرضا از سال ۵۷ با اوج گرفتن انقلاب ضدسلطنتی با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا ودر نهاد دانش آموزی سازمان مشغول به فعالیت شدکه نهایتاً در حالی که ۱۶ سال بیشتر نداشت به جرم هواداری از سازمان مجاهدین دستگیر و ۵سال را در زندان سپاه پاسداران در کازرون وعادل آباد شیراز گذراند. این مدت برای وی، همراه با زجر و شکنجه و سختیهای بسیار بود.
غلامرضا خسروی را باردیگر در زمستان سال ۸۶ در رفسنجان به اتهام محاربه و هواداری از سازمان مجاهدین بازداشت کردند ، ابتدا به تحمل ۳ سال حبس قطعی و ۳ سال حبس تعلیقی محکوم شد، ولی با برگزاری دو دادگاه تجدیدنظر، اتهام محاربه علیه وی مطرح و به جرم محرک اصلی اعتراض و خیزش زندانیان مقاوم بند ۳۵۰ اوین ،حکم اعدام برای او صادر شد.
دژخیمان خامنه ای در طول سالهای زندان، وی را تحت شدیدترین فشار و شکنجهها قرار دادند تا او را تسلیم کنند. اما او تا آخرین ساعتهایی که در سلول انفرادی دست و پایش در زنجیر بود، داغ تسلیم و کرنش را بر دل دژخیمان گذاشت.
غلامرضا مجموعا ۴۰ ماه از ۶سال دوم زندانش را در انفرادی گذراند و همزمان با روز ولادت امام حسین (ع) در زندان گوهردشت کرج در تاریخ ۱۱ خرداد ۹۳ سربدار شد .
اين در حالی است که روز قبل از اعدام، عفو بين الملل از مقام های ايران خواسته بود تا اجرای حکم اعدام غلامرضا خسروی را متوقف کنند.
عفو بين الملل تصريح کرده بود، غلامرضا خسروی برخلاف قوانين بين المللی و حتی قوانين جمهوری اسلامی از حق دادگاهی «عادلانه» برخوردار نبوده است.
بدینگونه خون غلامرضا درمسیر آزادی در رگ کوچه پس کوچه های این میهن و در قلب جوانان شورشی جاری شد تا درخروش نهایی کاخ و عمارت ستم را از بیخ و بن برکنند
تسخیر مرگ ، پیروزی آرمان به یاد ، غلامرضا خسروی سواد جانی