ماه خرداد (خردادماه) در تاریخ مبارزه مردم ما طی چهار دهه گذشته یادآور ایستادگی و پایداری در برابر ظلم و جنایتهای نظام پلید ولایت فقیه بوده که همچنان ادامه دارد.
طی سه سال از ۲۴مرداد سال۱۳۷۰ تا ۱۲مرداد سال۱۳۷۳شاهد حداقل ۹ مورد تظاهرات قهرآمیز شهری نسبتاً بزرگ در شهرهای زنجان، شیراز، اراک، بوکان، مشهد، زاهدان، اسلام شهر تهران، ارومیه و قزوین بودیم. خمینی این از سال ۱۳۶۰ ببعد جامعه ایران را به بهانه جنگ سرکوب کرد و به سکوت کشانده بود. اما از سال ۷۰ ببعد این سکوت در برابر هیولایی به نام «ولایت فقیه» شکست.
اعتراضات شهری دهه هفتاد
در سالهای اول دهه هفتاد حاکمیت تبهکار ولایت فقیه با سرکوب مطلق و با سوپاپ اطمینان رنگریزی شده «اصلاحطلبی» در پی خاموش کردن هرگونه اعتراضی بود.
هر چند خامنهای جنایتکار با سرکوب و به خاک و خون کشیدن مردم به جانآمده موقتا توانسته بود کاخ ستم خود را سرپا نگهدارد اما؛ خون جوانانی که از مشهد تا شوش، اراک و…. بر زمین ریخت به اثبات رساند که بین این نظام دیکتاتوری و مردم فاصلهای به اندازه دریای خون است.
از جمله اعتراضهای قهرآمیز شهری دهه هفتاد که خامنهای جنایتکار را واداشت که به مردم فقیر، حاشیه نشین و آلونک نشین شلیک کند و خون بریزد عبارتند از:
۲۴مرداد ۷۰ تظاهرات۳۰ هزار نفره مردم زنجان
۲۶فروردین ۱۳۷۱ شورش مردم شیراز
۳۰ اردیبهشت۱۳۷۱ تظاهرات مردم اراک
۹ خرداد ۱۳۷۱ تظاهرات بزرگ مردم مشهد و تصرف مسلحانه نهادهای سرکوبگر انتظامی
۱۱ خرداد ۱۳۷۱ اعتراض بزرگ مردم شوش با ۵ شهید و ۵۰ دستگیری
۱۹ خرداد ۱۳۷۱ تظاهرات و شورش مردم بوکان
۱۵فروردین ۱۳۷۴ شورش مردم اسلامشهر (تهران) و بستن راه «تهران – ساوه» و تظاهرات مردم عجب شیر در ۱۶ مهر ۱۳۷۹
اعتراضهای دهه هفتاد اولین بار پس از انقلاب۵۷
با پایان جنگ ویرانگر ۸ ساله، که خمینی آن را « موهبت الهی» می دانست، جنگ مردم تحت ستم و بهجان آمده با ولایت فقیه شعلهور شد. هر چند خمینی و سلفش خامنهای تلاش کرده بودند با کشتار دهه ۶۰ و «قتل عام ۶۷» توان هرگونه اعتراضی را از مردم سلب کند اما از سال ۱۳۷۰ شورش های قهرآمیز شهری از زیر خاکستر کشتار و سرکوب، دوباره سرکشید.
نقش جوانان در سازماندهی اعتراضات مردمی
در جریان حمله چماقداران خامنهای با بولدوزر و لودر در روز شنبه ۹ خرداد ۱۳۷۱ و تخریب خانهها و آلونکهای مردم محروم «کوی طلاب» مشهد، شماری از ساکنان خانه ها، از جمله چند کودک، زیر آوار ماندند و جان خود را از دست دادند. مردم ستمزده با بروز خشم و با خروش قهرآمیز و مسلحانه کینهی چندین سالهشان را نسبت به یک نظام سرکوبگر نشان دادند.
به دنبال این حادثه، مردم، اجساد قربانیان را از آوار بیرون کشیدند، و بر روی دست و پلیتهای چوبی قرار دادند و به دوش گرفتند و با شعار «شهردار جنایت می کند ـ دولت حمایت می کند» دست به تظاهرات زدند. مردم که جوانان در پیشاپیش صفوف آنها بودند با حمله به کلانتریها و فراری دادن مأموران آن، کلیه سلاحهای آن را مصادره کردند. همچنین کلانتریها در خیابان عشرت آباد و چهار راه زرینه، مورد حمله قرار گرفت و سلاحهای آنها نیز مصادره شد.
روزنامه های حکومتی تعداد ساختمانهای تخریب شده و به آتش کشیده شده این تظاهرات را حدود ۱۰۰ ساختمان برآورد کردند و نوشتند این آتش سوزیها «چهره شهر را دگرگون» کرد.(جمهوری اسلامی ۱۲ خرداد ۱۳۷۴)
مردم و جوانان پس از عبور از کوی طلاب و چهارراه مقدم در مسیر خود ساختمانها و تأسیسات وابسته به حکومت را در هم کوبیدند.
جوانانی که کلانتریها را خلع سلاح کرده بودند بهصورت دستههای مسلح موتورسوار سازمانیافته در جلو جمعیت قرارگرفته و راه را برای مردم باز میکردند تا جمعیت از دو مسیر به سمت مرکز شهر و حرم امام رضا (ع) به حرکت خود ادامه دهند.
استان خراسان و مردم مشهد در یک نگاه
در کنار بنیاد «آستان قدس رضوی» یکی از ثروتمندترین کارتلهای اقتصادی مافیای خامنهای با سرمایه ۲۰ میلیارد دلاری که بهعنوان زیستگاه اژدهای هفت سر فساد است؛ درست در اوائل دهه هفتاد که سازمان اقتصادی رضوی یکی از بزرگترین هولدینگهای اقتصادی ایران بهویژه درکنار لشگر حاشیه نشینان استان خراسان شکل میگیرد شاهد کشتار مردم محروم و حاشیه نشینان(از جمله در خراسان) توسط مأموران و پاسداران خامنهای بودیم.
محمد سعید ایزدی معاون وزیر راه و شهرسازی درباره کنترل حاشیهنشینی در شهر مشهد گفت: «یک سوم جمعیت مشهد یعنی یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در حاشیه این شهر زندگی میکنند».
(خبرگزاری ایلنا ۲۲ مهر97۹۷)
روح الله بابایی صالح عضو هیأترئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس خامنهای در۱۷اردیبهشت۹۸به روزنامه رسالت گفت:«در اکثر شهرهای کشور با معضل حاشیهنشینی مواجه هستیم، کما اینکه تنها در استان خراسان رضوی یک میلیون و ۲۰۰هزار حاشیهنشین وجود دارد که برابر با جمعیت استان قزوین است.»
ویژگی اعتراضات بزرگ دهه هفتاد
اغلب اعتراضات بزرگ دهه هفتاد، سه ویژگی یکسان داشتند:
یکم- پس از ۱۴ سال اولین تظاهرات بزرگ مردم بر علیه حاکمیت بود.
دوم- متأثر از شیوههای به کار رفته از تجارب انقلاب ۵۷ بودند.
سوم- حرکتها و شورش های اجتماعی از مردم ستمزده و به فقرکشیده شده حاشیه نشین بودند.
درسهایی از شورش های دهه هفتاد
گسترش اقدامهای سرکوبگرانه علیه خشم مردم به ستوه آمده ایران که با اعتراضات سراسری دهه هفتاد بنیاد ستم و سرکوب حاکمیت فاسد ولایت فقیه را در چند استان به لرزه افکنده بود، با عکس العملهای کارگزاران دزد و غارتگر روبرو گشت.
هر چند در ۴۱ سال گذشته سرکوب مردم بهعنوان اصلی ترین ابزار ذخیره عمر ننگین ولایت فقیه عمل کرده است اما تاریخی از مقاومت و اعتراضات سراسری همچون آبان ۹۸ چنین ابزاری را از خامنهای برای بقایش گرفته و فقط امروز با ایجاد رعب (مثل خراب کردن آلونکها و سرکوب دستفروشان و….) نان سرکوب را میخورد.
امروز در کشورمان گرسنگی به حد مطلق رسیده و بیش از ۷۰ درصد مردم زیر خط فقر تحت نظام ولایت فقیه برای بقاء خود تلاش می کنند و لذا لشگری از گرسنگان به کمین کل حاکمیت ولایت فقیه نشسته است و خامنهای نه میخواهد و نه میتواند این بحران را حل یا حتی سامان دهد.
آنچهکه از شورش حاشیه نشینهای کوی طلاب، قزوین و منطقه اکبرآباد اسلام شهر در دهه هفتاد و هم چنین از اعتراضهای سراسری آبان ۹۸ درس میگیریم، این است که ارتش گرسنگان برای به زیر کشیدن نظام فاسد و دزد و غارتگر خامنهای در حال کسب آمادگی است و تجربه های اندوخته خود را بکار خواهد گرفت.
به کانال نه به زندان نه به اعدام در تلگرام بپیوندید
https://t.me/NoToPrisonNoToExecution
The post خرداد ، ماه اعتراض و فریاد بر علیه ظلم و استبداد appeared first on جوانه ها.